بصیرت نه فقط در سیاست، بلکه لازمه دینداری است - تبلیغ و یارگیری جریان مدعی یمانی در مشهد- پاسخ شبهه

قاصد نیوز نوشت:

اخیرا جریان وابسته به فردی که خود را سید یمانی معرفی می‌کند به تبلیغ چهره به چهره در سطح شهر مقدس مشهد پرداخته و به دنبال جذب افراد ساده اندیش می‌باشد.

 

سردسته این جریان، «احمد الحسن» بوده که در سال در بصره عراق زاده شده است. وی فارغ التحصیل مهندسی عمران دانشگاه بصره می‌باشد و دوسال نیز در حوزه آیت الله صدر نجف اشرف به تحصیل پرداخته است. بنا به اعلام الشرق الاوسط وی در سال 2004  به عنوان سیدیمانی دعوت خود را آغاز نمود. در سال 2008 در نواحی بصره و ناصریه بین حامیان احمد الحسن موسوم به «انصارالمهدی» و نیروهای دولت عراق درگیری مسلحانه رخ داد که طی آن حدود 79 نفر کشته شدند.

 

در همین حال علاوه بر تحرکات جدی این فرقه انحرافی در عراق، اقداماتی در جهت تبلیغ و یارگیری برای  «دجال بصره» در سطح کشور مشاهده شده است. مطابق اطلاعات واصله به «قاصدنیوز» مبلغان این گروه با حضور در فضاهای مختلف و گفتگو با افراد ساده اندیش سعی در جذب آنان داشته که جزواتی نیز توسط همین افراد در سطح مشهد برای پیوستن به این حلقه توزیع شده است.

 

تصویر جزوه 48صفحه ای احمد الحسن مدعی سید یمانی که در مشهد توزیع شده است

 

موکب سید احمد الحسن(مدعی سید یمانی) در پیاده روی اربعین در سال جاری!!

 

 

«قاصدنیوز» اطلاعاتی جزئی تر از فعالیت این گروه در سطح مشهدمقدس در دست دارد که در صورت درخواست نهادهای امنیتی آن را در اختیار قرار خواهد داد.

کد خبر:214685 -
 در ادامه پرسش یکی از کسانی که در مورد این فرقه دچار شبهه گشته و پاسخ مرکز ملی پاسخگویی به سئولات دینی را تقدیم می کنیم

متن سئوال از مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی:

با سلام خدمت شما من چند شب است که به پاسخگویان اعتقادی سایت مراجعه میکنم ولی جوابمو نمیتونن ارائه کنند فقط یکی از پاسخگویان گفت که در قسمت کتبی باید سوال خودتو مطرح کنی.سوال من اینه که چون من بنا به مقتضی شغلی با اینترنت زیاد کار میکنم چند وقتی هست در بعضی از سایتها اقدام جدیدی صورت گرفته واونم اینه که شخصی بنام یمانی ظهور کرده بنا به قول گوینده و فایلی رو فرستاده که من فایلو دانلود کردم ولینکشو واستون میزارم خواهش میکنم هر چه زودتر فایلو که pdf هست مطالعه کنید وجوابمو واسم ایمیل کنید چون خیلی ذهنم مشغول شده . با تشکر: موسوی
http://mihanbit.com/download/5175a4325a61e/kholase_davat.pdf

پاسخ مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی : 

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
از شگردهای استعمار غربی برای ایجاد سلطه نظامی و سیاسی بر کشورهای اسلامی در راستای استحاله فرهنگی و تفرقه دینی تاسیس فرقه ها و جریانات مذهبی است.
تاسیس مذهب قادیانی در پاکستان و بهائیت در ایران نمونه هایی از این فرقه ها و جریانات است.
فعالیت این فرقه ها در ایران و عراق ( خصوصا بعد از سقوط صدام) با حمایت کانون های استعماری همواره رشد فزایندی را به همراه داشته است.
جریان مربوط به سید احمد الحسن، وصی، فرزند و فرستاده امام زمان ( عج ) در اواخر سالهای حاکمیت صدام بروز کرد.
وی با کمک برخی از باقیمانده های رژیم بعث، تشکیلات وسیعی را در مناطقی همچون نجف، کربلا، ناصریه، و بصره به راه انداخت.
موسس جریان فردی است به نام احمد اسماعیل گاطع از قبیله صیامر در حدود سال 1973 در منطقه ای به نام هویر از توابع شهرستان زبیر از استان بصره متولد شد.
وی در سال 1999 میلادی از دانشگاه مهندسی بصره فارغ التحصیل شد. مدتی نیز در حوزه علمیه شهید سید محمد صدر در نجف تلمذ نمود. ضمنا برادر وی نیز از نیروهای بعثی بوده است. احمد الحسن با اینکه سید نیست عمامه مشکی پوشیده و تظاهر به سیادت می نماید.
سیر ادعاهای سید احمد الحسن الیمانی (فرزند، فرستاده و رسول امام مهدی) ایشان با این که سید نیست، و اصل و نسب او از طایفه « صیامر » معلوم ومعروف است، عمامه سیاه پوشید، و در مجامع عمومی ظاهر شد. از جمله، با توجه به فیلمی که از او گرفته شده است، بر بالای منبر در یک مسجدی، با لباس روحانی وعمامه سیاه سخنرانی، و ادّعاهای ضد و نقیض خودش را مطرح کرده است.
از لحن کلام او پیداست که سواد پایینی دارد، و سخن گفتن به عربی فصیح برای او مشکل است. در آن سخنرانی در عین این که تصریح می کند که هیچ ادّعایی ندارد، و او یک مرد ساده از یک روستای ساده ای است، در همان زمان ادّعا می کند که،« من مایه رحمتم برای اسلام، بلکه برای اهل زمینم، اهل بیت (ع) هر کجا بروم، همواره با من هستند و صریحاً می گویم که خدواند مرا برگزیده است؛ صاحب نفس مطمئنه به من متصل شده، وخود صاحب نفس مطمئنه شده ام. من می خواهم شیعیان را متحد کنم از عالم و عامی؛ من آمادگی دارم حقایق را برای همه روشن کنم، و به صورت سیاه و سفید نشان دهم. خدا نور است و کلام او نور است. در عین حال هیچ ادعایی هم ندارم! »

مراحل مختلف بروز جریان یمانی

ادّعاهای واهی او در طی پیامی که از طریق سایت اینترنتی خود، با خطاب به علماء حوزه های دینی در مورخه 27 شوال 1424 ه.ق، فرستاده بود ، از این قرار است:
در مرحله اوّل: ادّعا میکند که، امام زمان (عج) را در عالم خواب به صورت مکرّر در حرم سید محمد فرزند امام هادی (ع) دیده، او را امر به زیارت عسکریین می کند. پس از آن موفق به دیدار آن حضرت در بیداری شده، حضرت او را نسبت به انحرافات عملی و مالی حوزه ها به خصوص حوزه نجف آگاه می کند، وتحت تربیت ویژه قرار میدهد!
در مرحله دوم: مدّعی است که، او را امر به ورود به حوزه علمیه می کند، و در آن جا مأموریت به او داده که انحرافات حوزه را مطرح نماید!
در مرحله سوم: ادّعا می نماید که، در ماه شعبان سال 1420 ﻫ . ق ( مصادف با 1378 ش)، امام زمان را برای دومین بار در حالت بیداری در کنار حرم امام حسین (ع) ملاقات کرده، و به دستور امام به نجف می رود، ودعوت خود را علنی می سازد، در این مرحله جمعی او را تکذیب می کنند؛ و او را به سحر و جنون و تسخیر اجنّه متهم می کند در پی آن به شهر خود باز می شود.
اعلان عمومی جریان یمانی پس از سقوط رژیم صدام حسین، بعد از سقوط صدام در ماه جمادی الثانی 1424 قمری، احمد اسماعیل گاطع دعوت خود را علناً تکرار کرده، و تعدادی فریب حرف های او را می خورند. در ماه مبارک رمضان آن سال ادّعا می کند، که از سوی امام زمان (ع) مأموریت یافته تا همه مردم زمین را مورد خطاب قرار دهد، و آن ها را به قیام در راه حق بر علیه ظالمان دعوت کند!
وی در آن پیام تصریح می کند، که من انتظار یاری علمای دین را ندارم. زیرا بسیاری از آنان با امام زمان (عج) با لسان وسنان جنگ خواهند کرد، چون با ظهور امام زمان (عج) بساط مرجعیت آنان درهم پیچیده می شود؛ و مقصود از اوثان واصنام (بت ها) همان علما هستند.
حزب بعث عراق از حامیان درجه یک جریان یمانی(فرقه منتسب به سید احمد الحسن) است.
حزب بعث عراق توسط یک مسیحی صهیونیست به نام میشل عفلق تأسیس شده است؛ حزب مذکور از یک سو وابسته به جریان استعماری انگلیسی بود، و از سوی دیگر دشمنی ذاتی با اسلام و تشیع داشت. شعار معروف آن ها موقع به دست گرفتن قدرت این بود:
آمنت بالبعث ربّاً لاشریک له وبمیشل نبیّاً ماله ثانی
« به بعث به عنوان پروردگار بی شریک، و به میشل به عنوان پیامبری که همتا ندارد، ایمان آورده ام ! »
کارنامه حزب بعث بویژه در زمان صدام در طول حاکمیت سی ساله، مملوّ از مبارزه با اسلام، قتل میلیون ها انسان بی گناه، نابودی اقتصادی عراق و به تعطیل کشیدن شعائر مذهبی وبه شهادت رساندن صدها مجتهد و فاضل و هزاران طلبه از حوزه های علمیه بود.
این حزب، در سال 1990 م ـ 1369 ش، کویت را اشغال کرد. مردم مسلمان عراق در زمان مرجعیت مرحوم آیت الله خوئی بر علیه حزب بعث در انتفاضه معروف به شعبانیه قیام کردند، و در آستانه پیروزی و رهایی عراق از چنگال ظالمان قرار گرفتند، که آمریکا به کمک صدام شتافت و با سرکوب انتفاضه، صدام را بار دیگر بر کرسی قدرت نشاند.
حزب بعث عراق که مشاهده نمود، روح اسلامی در مردم مسلمان عراق نمرده، و هنوز هم می تواند آن ها را بر علیه ظلم به انقلاب وا دارد، این بار تاکتیک خود را در مبارزه با اسلام عوض کرد. به جای نشان دادن چهره خشن، جنگ نرمی را(ع) و حوزه و مردم مظلوم شیعه عراق تحت عنوان « الحملة الایمانیّة» به راه انداخت؛ در واقع این کار همان استفاده ابرازی از مذهب علیه مذهب بود. صدّام علاوه بر تظاهر به نماز و رفتن به زیارت، در این حمله ایمانی چند کار خبیث و خطرناکی را انجام داد از جمله:
1ـ نفوذ دادن جوانان مستعد بعثی در حوزه های علمیّه، تا به عنوان طلبه علوم دینی به تحصیل بپردازند، و از آن ها برای مأموریت های ضد دینی استفاده نماید.
2ـ دادن آزادی به برخی از علماء برای فعالیت به عنوان مرجعیت، و کوبیدن مراجع تقلید دیگر جهت ایجاد تفرقه میان آنان به بهانه های قومی وصنفی.
3ـ اجازه دادن به برخی از روحانیت جهت اقامه نماز جمعه و برگزاری کنترل شده شعائر دینی.
البته صدّام وقتی از فعالیت آن گونه مرجعیت طرفی نبست، و مشاهده کرد که به دست خود زمینه را برای حضور مردم متدین در صحنه فراهم ساخته است، آن مرجعیت را به شهادت رساند، و عملاً آن برنامه ها به تعطیلی کشیده شد.
4ـ نفوذ دادن برخی از جوانان بعثی دوره دیده در عملیات سحر و جادو و مرتاضی و متظاهر به چهره دینی و انقلابی به درون زندان ها جهت فریب زندانیان سیاسی، مثل ضیاء عبدالزهراء الگرعاوی، که یک افسر بعثی بود. وی دوره آموزش مرتاضی را در هند دیده، به درون زندان عراق رفت، و با گرفتن اخبار سرّی از وضعیت پرونده های زندانیان سیاسی از مأمورین بعثی زندان، در مورد آزادی و یا شهادت برخی از زندانیان پیشاپیش خبر می داد. بسیاری از زندانیان هم فریب الگرعاوی را خورده، و او را ولی الله و مرتبط با جهان غیب دانستند. همین شخص پس از آزادی از زندان، بر اثر سقوط صدام در سال 1382 ش، گروهی را به نام جند السماء تشکیل داد، و ادعا کرد که او قائم آل محمد (ع) است! و مأموریت دارد که روز عاشوراء 1200 نفر از روحانیان نجف را به قتل برساند. اما پلیس عراق در تاسوعای سال 1385 ش، نیروهای او را در پادگان « الزرگه » در حوالی نجف کشف، و آن ها را از بین برد. خود ضیاء عبدالزهراء به اتفاق صدها نفر از همراهانش، از جمله 200 نفر از نیروهای به اصطلاح یمانی به هلاکت رسیدند.(1)
بنابراین این فرد، مانند سایر افرادی که ادعای مهدویت یا بابیت می کردند، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از ایادی استعمار هستند، که گروهی افراد نا آگاه نسبت به مبانی دینی را، فریب داده، و می خواهند مردم را نسبت به مراجع و فقها و حوزه ها، که سدراه استعمار و خرافه پرستی هستند، بدبین نمایند. و سخنان و نوشته های آنان، خلاف واقع و بی ارزش است.
پی نوشت:
1. برگرفته از: الیمانی- سید احمد الحسن وصی و رسول امام مهدی یمانی موعود almahdyoon.ir/post/tag
موفق باشید.

منابع :

منبع گزارش1
منبع گزارش 2

مطالب مرتبط :

مراقب جریان «احمد بن حسن الیمانی» هم باشیم